سرودن دیوان حاضر خیلی دیر، یعنی زمانی آغاز شد که چندین سال از سن بازنشستگی حقیر میگذشت یعنی؛ آنگاهکه شورونشاط جوانی و حتی دوران میانسالی خود را پشت سرنهاده و در سنی قرار داشتم که قفسههای حافظهام پرشده بود و قدرت نگهداری مطالب را در خود نداشت؛ تا جایی که هر بیت از این سرودهها اگر بلافاصله یادداشت نمیشد، بهکلی از حافظهام پاک میشد.
و امّا آنچه مرا به این کار واداشت این بود که روزی برحسبتصادف یکی از دبیران دوران تحصیل خود را ملاقات نمودم، چون انتظار نداشتم مرا بشناسد، بعد از سلام و عرضِ ادب پرسیدم استاد بنده را شناختی؟ فرمودند چراکه نشناسم، من هنوز انشایی را که بهصورت شعر نوشته بودی و در سرِ صف خواندی و اکثر بچهها را به گریه انداختی را دارم و هنوز هم با خواندنش تحت تأثیر قرارمی گیرم. این سخن مرا به فکر انداخت و با خود گفتم چگونه شعری که در دوران دبیرستان سرودهام، توانسته دبیری را تا این حد تحت تأثیر قرار دهد، اگر چنین استعدادی دارم، چرا تاکنون از آن استفاده نکردهام.
هرچند که خیلی دیر شده بود معالوصف، اولین غزلم را با توکل بر خدا با این بیت شروع کردم.
ای که درون سینهام هر دم و هرگاه تویی نشستهای به خان دل ملک تویی شاه تویی
این غزل را به تعدادی از دوستانم نشان دادم و خواستم سرایندهی آن را حدس بزنند. یکی آن را به سعدی و دیگری به مولانا نسبت داد. از این گمانهزنیها به خود بالیده و اعتمادبهنفسم دوچندان شد و آنچنان به وجد آمدم که توانستم در مدت کوتاهی اینهمه مطالب را به نظم درآورده و دراثنای آن نیز کتاب اطلاعات عمومیِ «گنجینه دانش» و رمانِ «بهسوی سرنوشت» را نیز به رشتهی تحریر در بیاورم.
کاربران گرامی می توانید فهرست و قسمت برگزیده کتاب بوستان صفا به صورت رایگان دانلود فرمایید.
دانلود برگزیده کتاب
زندگی نامه درسال 1328 در روستای جلبر از توابع ارومیه متولد گردیده و در یازده سالگی به مدرسه رفتم و در سال 1351 در ارومیه دوره دبیرستان را به پایان رساندم و بلافاصله با درجه سپاه دانشی بخدمت اعزام گردیدم و بعد از ترخیص از خدمت و قبولی در دانشگاه درسال 1364در رشته کارشناس رادیولوژی از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شدم و در بیمارستان های ارومیه مشغول به خدمت شدم.
قلم زنی و سرودن شعر را خیلی دیر، یعنی چندین سال بعد از بازنشتگی شروع کردم، همان گونه که در مقدمه کتاب بوستان صفا به تفصیل شرح داده شده، دیدن یکی از دبیران دوران تحصیلی و تعریف و تمجید ایشان از خاطره انشایی که درآن زمان به مناسبت روز مادر در قالب شعر نوشته بودم، باعث شد که مجدداً قریحه و استعداد خود را در این زمینه بیازمایم. خداوند سبحان را سپسگزارم که این توفیق را به من داد تا از این آزمون سربلند به درآیم .